کد مطلب:28413 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:120

زنده نگه داشتن دین












2034.مسند ابن حنبل- به نقل از ابو سعید خُدْری-: ما نشسته بودیم و انتظار پیامبر خدا را می كشیدیم كه پیامبرصلی الله علیه وآله از خانه یكی از زنانش به سوی ما بیرون آمد. ما به همراه او به پا خاستیم كه كفشش پاره شد. علی علیه السلام ماند تا آن را وصله زند و پیامبر خدا رفت و ما به همراه او رفتیم.آن گاه ایستاد و انتظار علی علیه السلام را می كشید و ما هم با او ایستادیم.

سپس فرمود: «كسی از شما بر سرِ "تأویل"[1] این قرآن خواهد جنگید، چنان كه من بر "تنزیل"[2] آن جنگیدم».

ما به پا خاستیم و در میان ما ابو بكر و عمر نیز بودند.

آن گاه فرمود: «[ شما] نه؛ بلكه آن وصله كننده كفش [ بر سرِ تأویل می جنگد]».

به نزد او (علی علیه السلام) آمدیم، تا مژده اش دهیم؛ ولی گویا آن را شنیده بود.[3].

2035.امام زین العابدین علیه السلام: بندِ كفش پیامبر خدا پاره شد.آن را به علی علیه السلام داد تا تعمیر كند. سپس با یك [ لنگه] كفش به اندازه فاصله پرتاب یك تیر یا چیزی نزدیك به آن، راه رفت و سپس روی به یارانش كرد و فرمود: «در میان شما كسی است كه برای تأویل می جنگد، چنان كه به همراه من بر سرِ تنزیل جنگید».

ابو بكر گفت: ای پیامبر خدا! آیا آن شخصْ منم؟ فرمود: «نه».

سپس عمر گفت: ای پیامبر خدا! آیا منم؟ فرمود: «نه».

مردم [ از سخن] بازماندند و یكدیگر را نگاه كردند.

آن گاه پیامبر خدا فرمود: «ولی آن [ كه برای تأویل می جنگد]، وصله كننده كفش است» و به سوی علی بن ابی طالب علیه السلام اشاره كرد و افزود: «به درستی كه اوست جنگ كننده بر تأویل، آن گاه كه سنّت من رها شود و كنار نهاده شود و [مقاصد واقعی] كتاب خدا را تحریف كنند و كسانی كه صلاحیت ندارند، درباره دینْ سخن گویند و علی، برای زنده نگه داشتن دین خداوند عز وجل با آنان می جنگد».[4].

2036.امام باقرعلیه السلام: علی علیه السلام برفراز منبر بود كه مردی به سوی او آمد و گفت: ای امیر مؤمنان! آیا به من اجازه می دهی درباره آنچه از عمّار بن یاسر شنیدم كه او از پیامبر خدا روایت می كرد، سخن گویم؟

[ امام علی علیه السلام] فرمود: «از خداوند، پروا كنید و به عمّار، چیزی جز آنچه را گفته، نسبت مَدهید» و این را سه بار تكرار كرد.سپس به آن مرد فرمود: «بگو».

مرد گفت: از عمّار شنیدم كه می گفت: شنیدم كه پیامبر خدا می فرمود: «من برای تنزیل می جنگم و علی، برای تأویل خواهد جنگید».

[ امام علی علیه السلام] فرمود: «به پروردگار كعبه سوگند كه عمّار، درست گفت! به درستی كه آن [ تأویل قرآن] در هزار كلمه نزد من است كه در پیِ هر كلمه، هزار كلمه است».[5].

2037.المناقب- به نقل از ابوذر غِفاری-: همراه پیامبر خدا در گورستان بقیع بودم كه فرمود: «سوگند به آن كه جانم در دست اوست، در میان شما مردی است كه پس از من با مردم [به ظاهر مسلمان] برای تأویل قرآن می جنگد، چنان كه من با مشركان برای تنزیل قرآن جنگیدم و آنان كسانی اند كه به یگانگی خداوند، شهادت می دهند. از این رو، كشتن آنان در نظر مردم، سنگین است تا آن جا كه بر ولیّ خدا طعن می زنند و از كارش به خشم می آیند، چنان كه موسی، در داستان كِشتی و كُشتن نوجوان و آن دیوار، خشمگین شد؛ ولی سوراخ كردن كِشتی و كُشتن نوجوان و بر افراشتن دیوار، برای خشنودی خداوند بود؛ اگرچه موسی را به خشم آورد».[6].

2038.كفایة الأثر- به نقل از اَنَس بن مالك-: شنیدم كه پیامبر خدا می فرمود: «اوصیای پیامبران، كسانی اند كه پس از آنان به ادای دیون آنان و به عملی كردن وعده های آنان برمی خیزند و برای برپایی سنّت آنان، نبرد می كنند».

آن گاه رو به علی علیه السلام كرد و فرمود: «تو وصی و برادر من در دنیا و آخرتی، دَین مرا می پردازی و وعده هایم را عملی می سازی، و برای برپایی سنّت من جنگ می كنی. برای تأویل [ قرآن] می جنگی، چنان كه من بر سرِ تنزیل [ قرآن] جنگیدم».[7].

2039.پیامبر خداصلی الله علیه وآله: ای مردم! نبینم كه پس از من به كفر باز گردید و برخی از شما گردن برخی را بزند؛ چرا كه مرا ملاقات می كنید در میان لشكری، مانند آبْ راه سیلی كُشنده. بدانید كه علی بن ابی طالب، برادر و وصیّ من است كه پس از من برای تأویل قرآن می جنگد، چنان كه من برای تنزیل آن جنگیدم.[8].

2040.پیامبر خداصلی الله علیه وآله: ای علی! تو... پس از من برای تأویل می جنگی، چنان كه من برای تنزیل جنگیدم.[9].

2041.پیامبر خداصلی الله علیه وآله: من برای تنزیل قرآن می جنگم و علی، برای تأویل قرآن می جنگد.[10].

2042.امام علی علیه السلام- در حكمت های منسوب به ایشان-: شگفتا از سعد و فرزند عمر! ادّعا می كنند كه من برای دنیا می جنگم! آیا پیامبر خدا برای دنیا می جنگید؟! اگر بر این باورند كه پیامبر خدا برای شكستن بت ها و عبادت خداوند رحمان جنگید، همانا من برای از میان برداشتن گم راهی و بازداشتن از فساد و فحشا می جنگم. آیا كسی مانند من، به دنیا دوستی متهم می شود؟! به خدا سوگند، اگر دنیا برای من در قالب انسانی زیبا مجسّم شود، آن را با شمشیر خواهم زد.[11].









    1. و.تأویل و تنزیل به معنای باطن و ظاهر قرآن است.م.
    2. و.تأویل و تنزیل به معنای باطن و ظاهر قرآن است.م.
    3. مسند ابن حنبل: 11773/163/4، همان: 11289/68، مسند أبی یعلی: 1081/29/2.
    4. الإرشاد: 123/1، كشف الغمّة: 211/1، كشف الیقین: 175/165.
    5. الخصال: 48/650، بصائر الدرجات: 5/309.
    6. المناقب: 78/88، كفایة الطالب: 334، الفردوس: 7068/368/4.
    7. كفایة الأثر: 75، بحار الأنوار: 152/311/36.نیز، ر.ك: الأمالی، طوسی: 726/351.
    8. الإرشاد: 180/1، بحار الأنوار: 19/46/22.
    9. كفایة الأثر: 135، الجمل: 80، بشارة المصطفی: 142، المسترشد: 142/429.
    10. الفردوس: 115/46/1، كنز العمّال: 32968/613/11، مناقب آل أبی طالب: 218/3.
    11. شرح نهج البلاغة: 765/328/20.